چند وقت پیش، جوانی كه نمیشناختمش، تلفن كرد و با نگرانی گفت، الان داشتم از ترافیك خیابان عكس میگرفتم كه دوربینم را گرفتند و ضبط كردند. حالا چه كنم. گفتم دوستانه صحبت كن و دوربینت را پس بگیر، زیرا نه قانونی داریم كه به كسی این حق را بدهد كه عكسبرداری از ترافیك ممنوع است و نه قانونی داریم كه انجام این كار را تایید كرده باشد تا تو بتوانی به استناد آن حرفت را به كرسی بنشانی. البته نفهمیدم آخر قصه چه شد. اما یك نكته در این ماجرا خود را به رخ میكشد و آن نداشتن قانونی است كه حریمها را مشخص كند تا كسی خودسرانه مانع كار عكاسان نشود.
اما راه حل چیست؟
تدوین اصولی كه این چارچوبها را مشخص كند تا هركسی به حدود كار و حقوق خود آشنا باشد، هم عكاسان و هم مجریان قانون.
در حال حاضر راه این است كه انجمن صنفی عكاسان مطبوعات در این كار پیشقدم شود و طی جلساتی با شركت تعدادی از عكاسان و كارشناسان، با توجه به قوانین رایج در تمام دنیا و البته با نگاهی به مسائل جامعه خودمان چارچوبهایی را مشخص كند و آنها را به مسئولان ذیربط ارائه دهد. و در چند و چون و توضیح و توجیه این اصول به قول بعضیها وارد چانه زنی شود.
تا وقتی خود ما كه با این مشكلات رو به رو هستیم، اقدامی در جهت حل آن بر نیاییم مطمئن باشید هیچ نهادی در این مورد پا پیش نخواهد گذاشت. من این موضوع را با دوستان انجمن صنفی عكاسان مطبوعات و از جمله كاووس صادقلو و راهب هماوندی در میان گذاشتهام و منتظرم در مورد تشكیل چنین جلسههایی هماهنگی صورت گیرد.
در این زمینه كتابی به نام احكام عكاسی در دست است كه گرهی را نمیگشاید زیرا تاكنون مسئول یا مسئولانی پذیرش مسائل مطرح شده در آن كتاب را رسما اعلام نكردهاند و از سوی دیگر هركسی میتواند مسائل مطرح شده را به هر نوعی كه میخواهد تفسیر كند. از آن گذشته مسائل طرح شده در آن كتاب بسیار محدود و ناقص و گاه بیربط است. در این مورد همچنین پس از جست و جو در سایت آمازون كتابی تهیه كردهام به نام The Law for Photographers نوشته Leonard D. Duboff كه در آغاز میتواند راهنمای كار باشد. و سخن آخر این كه فعلا گله نمیكنم از دوستان دانشجو كه به جای پرداختن هزارباره به موضوعاتی نظیر لحظه قطعی برسون و یا سلف پرترههای سیندی شرمن و اخیرا شیرین نشاط میتوانند به موضوعاتی نظیر همین موضوع بپردازند كه نمیپردازند.
دیشب ساعت 21 در اخبار سیما از گشایش دانشگاهها و آغاز سال تحصیلی جدید خبر میداد. شنیدم كه میگفت، دانشگاههایمان یك صد و پنجاه هزار مدرس كم دارند. (امیدوارم درست شنیده و درست نقل كرده باشم. آدم سنش كه بالا میرود نه گوشش درست میشنود و نه زبانش، ببخشید نه قلمش درست میچرخد. ) این جانب از آن جایی كه مایلم در راستای حل معضل كمبود استاد در دانشگاه گام استوار بردارم و از این راه دین خود را به علم و دانش و بشریت ادا كنم، این چند خط را قلمی میكنم تا شاید كسانی كه خبر ندارند با خبر شوند و برای تدریس در دانشگاه سر و دست شكنان اعلام آمادگی كنند. بدیهی است كه مبلغ قابل توجهی برابر با 923430 ریال برای 17 جلسه تدریس، (ساعت منظور نیست تاكید میكنم: جلسه) بعد از 6 ماه پیگیری از طرف مدرس پرداخت خواهد شد. در ضمن با توجه به شایعات در مورد حذف صفر از ارقام مالی یادآوری میشود كه از رقم مذكور در فوق صفری حذف نشده است. اگر باور نكردید، سند موجود و قابل تسلیم به شكاكان محترم میباشد. البته با این شرط كه نام دانشگاه را لاك گرفتهایم تا موجبات شرمساری فراهم نگردد.
دیرك هالستد عكاس و سردبیر نشریه اینترنتی Digital journalist میگوید، «اگر تغییر نظام عكاسی از فیلم به دیجیتال را به زلزلهای پنج ریشتری تشبیه كنیم، دگرگونیهایی كه در آینده نزدیك در عكاسی رخ خواهد داد باید زلزلهای ده ریشتری به شمار آورد.» هالستد پیشبینی میكند كه دوربین ویدیویی جای دوربین عكاسی را خواهد گرفت و یا دوربینهای عكاسی مجهز به ضبط صدا و تهیه تصاویر ویدیویی خواهند شد. معنای این گفتهها این نیست كه عكس جای خود را به تصویر متحرك خواهد سپرد. دوربینهای جدید و امكانات جدید، عكاس را قادر خواهد كرد كه پس از تهیه تصاویر ویدیویی كه همراه با صدا خواهد بود، عكسهایی را نیز از میان تصاویر ویدیویی انتخاب كند. روزنامه دالاس مورنینگ هم اكنون عكاسان خود را مجهز به دوربین ویدیویی كرده است و با ابزار جدیدی كه در اختیار دارد عكسهایی با كیفیت بالا را از تصاویر ویدیویی استخراج میكند. به گفته دیوید لیسون، «دوربین ویدیویی بیتردید جایگزین دوربین عكاسی خواهد شد و برای عكاس افقهای جدیدی را خواهد گشود.» بدین ترتیب عكس با نظام چندرسانهای سر و كار پیدا خواهد كرد. واقعیتهای نوین نقش فتوژورنالیست را تغییر خواهد داد. اما یادمان باشد كه تكنولوژی عوض میشود، رسانه تغییر میكند، اما نیاز به یافتن خبر و انتقال آن دگرگون نمیشود. نیاز به دید و چشم تیزبین عكاس همچنان برجا خواهد ماند.
نخستین عكاس زن كه موفق به دریافت جایزة ورلدپرس فتو شد، در 4 سپتامبر 2008 درگذشت.
فرانسواز دمولدر در سن 61 در اثر حمله قلبی درگذشت. عكس معروف او از یك زن فلسطینی در بیروت، موفق به دریافت جایزه ورلدپرس فتو شد. وزیر فرهنگ فرانسه كریستین آلبانل در مورد دمولدر گفت، فرانسه عكاسی شجاع را از دست داد. یكی از همكارانش اظهار داشت: «او سر نترسی داشت و همیشه در خط مقدم بود.»
صفحه 51 از 52
صفحه قبلی | |<< << < ... 50 [51] 52 >> >>| | صفحه بعدی |